بررسی سازه های بتنی
سازه های بتن آرمه به عنوان بخش گسترده ای از سازه ها چنانچه بر حسب محاسبات دقیق و روابط شکلپذیری طراحی و اجرا شوند، ساختمانهای بسیار مطلوبی خواهند بود. اما کیفیت ساخت در برخی ساختمانها به دلایل مختلف بسیار پایین است. کیفیت بد بتن، آرماتورگذاری نامناسب، اجرای بد بتنریزی، مصالح نامرغوب و ... از مشکلات این سازه ها است. علاوه بر این، رعایت ضوابط شکلپذیری امری ضروری در طراحی و ساخت این بناها است که میتوان گفت به ندرت در ایران رعایت میشود. این سیستمهای قابی نسبت به عملکرد میان قابها همانند جداکننده های آجری بسیار حساس هستند. آزمایشها و تجارب زلزله گذشته شاهدی بر آثار نامطلوب متقابل دیوارهای آجری پر کننده و قابهای بتنی است. ضربات متقابل میان دیوارهای جداکننده و قاب های ستونبندی شده موجب تخریب ستون بتنی میشود و همچنین به علت عدم شکلپذیری قاب، موجب شکست برشی در آن می شود. اصولاً ساختمانهای بتنی که سیستم لرزه بر آنها صرفاً قاب خمشی است در مقایسه با قاب هایی که از دیوار برشی بهره میگیرند عملکرد ضعیفتری دارند. علت این امر تمرکز تخریب در اتصالات است و به دلیل ضعف ذاتی اتصالات بتنی، آسیب پذیری این نوع سازه زیاد است. به عکس، ساختمانهای دارای دیوار برشی سختی بیشتر و کاهندگی کمتری دارند و از این رو، عملکرد بسیار بهتری دارند.
بطورکلی با نگاهی به عملکرد ساختمانهای بتنی در زلزله های مخرب، نقاط ضعف زیر مشخص گردیده است:
سازه هایی اجری معمولا در برابر زلزله دارای ضعف های عمده ای میباشند . شناخت این ضعف ها مقدمه ای برای انتخاب روشی مناسب برای مقاوم سازی انها می باشد . مودهای شکست سازه های اجری را میتوان به دو گروه عمده شکست درون صفحه ای و بیرون صفحه ای تقسیم نمود . هر دو شکست در تمامی زلزله ها به چشم میخورد ، اما شکست برون صفحه ای بیشتر به چشم می خورد اما شکست برون صفه ای بیشتر شایع تر می باشد همچنین میان قاب های اجری به عنوان دیواره های درونی و بیرونی در ساختمانهای بتنی و فولادی مشاهده می شود از انجا که میانقابهای به عنوان اعضای جدا کننده در نظر گرفته می شود معمولا مورد توجه مهندسان سازه قرلار نمی گیرد . در این مقاله مود های شکست ساز های آجری مورد برسی قرار گیرد .
نکته مهم!:
(بدلیل حجم بالای عکسهای این مقاله در صورت درخواست ایمیل خواهد شد.)
سد سازی تا قبل از هخامنشیان
سد سازی یا بند سازی از فعالیت های مهندسی به شمار می رود که شرایط تاریخی و جغرافیایی خاص مناطق در پیدایش ،شکل گیری و گسترش آن سهم به سزایی دارند. در گذشته و در هر منطقه خاص جغرافیایی بنابر ضرورت یا نیاز ساکنین آن جا نسبت به ایجاد سد،بند یا آبگیر اقدام می کرده اند تا نیازهای خود در زمینه آبیاری و آبرسانی را مرتفع سازند. در مناطقی نیز به خاطر پایین بودن سطح آبهای رودخانه ها یا نیاز جهت تغییر مسیر رود ، سد سازی انجام می گرفته تا بتوانند سطح آب را بالا آورده و برای نیازهای کشاورزی و عمرانی از آن استفاده کنند.
در ایران نیز به جهت کمبود آب،شرایط اقلیمی خاص و نیازهای روزمره آب ماده ای بسیار ارزشمند محسوب می شده که این امر را علاوه بر بندسازی ، سد سازی و آثار به جا مانده می توان در فرهنگ ایرانی و ارزشی که برای آب قایل می شدند و حافظه تاریخی مردم ایران به وضوح مشاهده و مطالعه کرد.
در سرزمین های ایران و مصر که از قدیم در معرض سیلاب و طغیان رودخانه ها قرار داشتند،ساخت بندهای متفاوت در طول مسیر رودخانه ها و یا مناطق سیل خیز به جلوگیری از خسارات این گونه طغیان ها کمک فراوانی می کرد.
تاریخ سد سازی در ایران،مصر و بین النهرین ( میان رودان) قدمتی بسیار طولانی دارد و هنوز هم می توان نشانه هایی از آنها را در این سرزمین ها یافت. به طور کلی سدسازی و نیز لایروبی و مرمت آنها از دیر باز در ایران دیگر سرزمین ها ،مانند سایر کارهای عام المنفعه و پروژه های بزرگ معمولا به دست حکومت ها و پادشاهانی که به امور آبادانی و آبادی علاقه بیشتری داشتند انجام می گرفته است و در این میان رونق اقتصادی و پیشرفت آبادی ها و شهرهای مرتبط با سیستم های آبیاری و آبرسانی نیز بستگی بسیار زیادی با مقوله سد و سد سازی و اهمیت حکمرانان به این مسایل داشته است.
سد سازی از دوره هخامنشیان تا قبل از اسلام
پادشاهان هخامنشی به واسطه نیاز جغرافیایی کشور ایران و علاقه ای که در گسترش و آبادانی سرزمین تحت فرمانروایی از خود نشان می دادند و در زمان امپراتوری خود سدها و بندهای زیادی در بخش های جنوب غربی و جنوبی ایران ساختند. بسیاری از سیستم های آبرسانی و آبیاری که تا سال های متمادی نیز در ایران از آنها استفاده شد مرهون تلاش مهندسان و صنعتگران ایرانی است که در زمان های بسیار دور تلاش نمودند تا نیازها و کمبودها را در زمینه های عمرانی و آبادی بر طرف نمایند و آثار و شواهد آن را نیز می توان در نقاط مختلف ایران درک نمود. علاوه بر آن بسیاری از آثار به جا مانده از این دوران ها در سرزمین های تابعه حکومت های ایران باستان نیز قابل مشاهده است.
یکی از رودخانه هایی که از قدیم به رودخانه اروند می پیوسته است «دیاله » بوده است که بنا به دستور کوروش بزرگ سدی برای آبیاری ،از خاک و چوب بر روی این رودخانه بسته شده بود که شبکه کانال های آبرسانی را تغذیه می کرد. همچنین در زمان هخامنشیان اولین کوشش ها جهت سد سازی بر روی اروند و فرات به عمل آمد. از مشخصات این رودخانه ها آن بود که سطح فرات بالاتر از دجله قرار داشت و نیز در زمان حکومت بابلیان بر بین النهرین تمایل رود فرات نسبت به شرق بیشتر از امروز بوده و این رود تنها دارای یک مجرا بوده است. انشعاب فرات به دو مجرا بین سال های 600 ق.م تا 100 ق. م اتفاق افتاده است . چنان که پیداست هخامنشیان سدهایی بر روی رودخانه های فرات و اروند ساختند و گام هایی دیگر در گسترش شبکه کانال های آبیاری برداشتند. بدون شک هنگامی که اسکندر مقدونی در حدود سال 400 ق. م به آنجا ها رسید آن سدها ساخته شده و برپا بوده اند. استرابو جغرافی دان سده اول میلادی یونان خبر از ویرانی آنها به دست اسکندر مقدونی می دهد. ولی واقعیت این که اسکندر این سدها را ویران کرده باشد کاملا معلوم نیست چون برخی نیز گفته اند که اسکندر آنها را خراب نکرده است و حتی به حفر کانال ها و نظارت بر این سدها به طور مرتب مشغول بوده است. به هر حال آنچه مسلم است آبیاری با بهره وری از بند سازی در فرات و اروند پیرامون سده چهارم پیش از میلاد کاملا روا بوده است و این سیستم های سد بندی و آبیاری بعدها در زمان ساسانیان به حد بالای گسترش خود رسید.